یکی از مهمترین کارها برای معاملهگران ارزهای دیجیتال، تحلیل ارز و تصمیمگیری برای انجام معامله است. تحلیلگران تکنیکال و حتی تحلیلگران بنیادی با این مسئله موافق هستند که “قیمت” مهمتر از هرچیزی مثل اخبار، اوضاع اقتصادی، سیاسی، میزان درآمد، بدهی، یا هر اصل اساسی دیگر است. تحلیل قیمت به معاملهگر کمک میکند که بهترین تصمیم را برای خرید یا فروش رمزارزها بگیرد؛ کندل استیکها (Candle Stake) یک نوع نمایش قیمت هستند که در قرن هجدهم میلادی به وجود آمدند، رفتار قیمت را به خوبی به معاملهگران نشان میدهند و کمک بهسزایی برای تحلیل محسوب میشوند. کندل شناسی حرفهای و روش خواندن کندل ها موضوعی است که در این مقاله به آن خواهیم پرداخت.
آموزش کندل شناسی حرفهای
نمودارهای مختلفی مانند خطی، کندلی، میلهای، هیکنآشی و … برای تحلیل وجود دارند. نمودار کندل استیک یا نمودار شمعی نسبت به دیگر نمودارها اطلاعات بسیار خوبی در اختیار کاربران قرار میدهد. در قرن هجدهم یک تاجر برنج در ژاپن به نام مونهیسا هوما، با توجه به قیمت برنج و میزان عرضه و تقاضا در طول روز الگوهایی را نقاشی میکشید که این الگوها به او برای پیشبینی قیمت در روزهای آینده بسیار کمک میکرد. هوما با روش کندل شناسی توانست تاجری بزرگ شود و لقب رهبر تاجر برنج اوزاکا را به خود اختصاص دهد؛ بعدها این روش توسط استیو نیسون با کتاب “تکنیکهای کندل استیکهای ژاپنی” به غرب منتقل شد.
هر کدام از کندلها اطلاعات مربوط به یک بازه زمانی را نشان میدهند. این بازهها میتواند در مقادیر مختلف دقیقهای، ساعتی، روزانه، ماهانه و یا سالانه باشد. تاجر ژاپنی برای الگوهای شمعی خود نامهای مختلفی مانند روزهای کوتاه، روزهای بلند، ستارهها، دوجی اژدها و …گذاشت و هرکدام از این الگوها معانی خاصی داشت. امروزه همین الگوها به صورت کندل شناسی فوق پیشرفته در استراتژی معاملاتی معاملهگران برای معامله در هر زمینهای مانند فارکس، بورس، ارزهای دیجیتال، طلا و غیره، وجود دارند.
اجزای مختلف کندل استیک در کندل شناسی ارز دیجیتال
کندل استیک ها به دو گروه صعودی و نزولی تقسیم میشوند، اغلب در نمودارها رنگ کندل استیک صعودی سبز و رنگ کندل استیک نزولی قرمز است، هرچند این تنظیمات با توجه به سلیقه کاربر قابل تغییر است. اجزای مختلف هر کندل استیک عبارتند از:
- قیمت باز شدن
- قیمت بسته شدن
- بدنه کندل
- سایه
- حداقل قیمت
- حداکثر قیمت
Open یا قیمت باز شدن
در هر بازه زمانی، اولین قیمتی که ارز دیجیتال (یا هر چیز دیگری) با آن معامله میشود، قیمت باز شدن گفته میشود. تصور کنید که در تایم فریم (بازه زمانی) روزانه، اولین معامله بیت کوین با قیمت 57600 دلار باشد، این مقدار Open یا قیمت باز شدن در بازه زمانی روزانه برای BTC محسوب میشود. اگر قیمت در طول بازه زمانی صعودی باشد Open در پایین کندل و اگر قیمت نزولی باشد Open در بالای شمع و یا کندل قرار دارد.
Close یا قیمت بسته شدن
آخرین قیمت معامله در انتهای هر بازه زمانی یک کندل استیک را قیمت بسته شدن میگویند. کندل استیک در اینجا بسته میشود و کندل جدیدی ساخته خواهد شد. اگر در طول بازه زمانی قیمت صعودی باشد، Close در بالای شمع و رنگ کندل سبز میشود، بالعکس درصورتی که قیمت نزولی باشد، Close در پایین کندل قرار میگیرد و رنگ کندل نیز قرمز میشود.
Body یا بدنه کندل استیک
بدنه یک کندل استیک درواقع فاصله بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل است. توجه به طول بدنه در الگوهای کندل استیک میتواند بسیار مفید و راهگشا باشد. همانطور که قبلا گفته شد رنگ بدنه کندلها با توجه به صعودی بودن، سبز، سفید، توپر و … باشد، درصورت نزولی بودن نیز بدنه کندلها اغلب قرمز، سیاه و یا توخالی هستند.
Shadow یا سایه کندل
اگر قیمتهای باز شدن و بسته شدن با حداکثر و حداقل قیمت متفاوت باشند، سایهها به وجود میآیند. کندلها گاهی سایههای بلند و گاهی کوتاه دارند و حتی آنها میتوانند هیچ سایهای نداشته باشند. طول سایه نیز در روش خواندن کندل استیکها بسیار مهم است.
Low یا حداقل قیمت
به پایینترین قیمتی که هر کندل در طول تایم فریم خود مشاهده میکند، حداقل قیمت میگویند. وقتی کندل صعودی است، اگر قیمت باز شدن و حداقل قیمت یکی باشند، کندل شدو پایینی ندارد، همینطور در کندل نزولی، اگر قیمت بسته شدن و حداقل قیمت با هم برابر باشند، باز هم شدو پایین نخواهیم داشت.
High یا حداکثر قیمت
بالاترین قیمتی که کندل در طول یه بازه زمانی میبیند را حداکثر قیمت میگویند. در کندل صعودی، اگر حداکثر قیمت و قیمت بسته شدن برابر باشند، شدو بالایی وجود نخواهد داشت؛ در کندل نزولی نیز، اگر قیمت باز شدن و حداکثر قیمت یکی باشند، شدو بالایی شکل نمیگیرد.
در کندل شناسی ارز دیجیتال با توجه به اینکه هر کدام از اجرای مختلف یک کندل استیک در چه قیمتی قرار بگیرند، شکل کندلها متفاوت خواهد شد. کندل استیکها به نوعی جنگ بین خریدارن و فروشندگان در بازار خرسی (نزولی) و بازار گاوی (صعودی) را نشان میدهند. برای مثال هر چقدر قیمت بسته شدن و حداکثر قیمت به هم نزدیکتر باشند، نشان دهنده بازار گاوی و قدرت بیشتر خریداران نسبت به فروشندگان است. بالعکس اگر قیمت بسته شدن به حداقل قیمت نزدیک باشد، یعنی بازار خرسی است و قدرت در دست فروشندگان است
الگوهای کندل استیک ((Candle Stake
وقتی معاملهگر اجزای مختلف یک کندل را میشناسد و صفر تا صد کندل شناسی را میداند، با نگاهی ساده به کندل، میتواند جهت حرکت قیمت را با توجه به رنگ کندل بفهمد و همینطور محدوده قیمتی کندل را بین ناحیه حداقل و حداکثر قیمت متوجه شود. کندل استیکها به تنهایی و یا با کنار هم قرار گرفتن الگوهای کندلی را میسازند. پیدا کردن درست الگوهای کندلی و تفسیر درست آنها به تریدر کمک میکند که حرکت قیمت در آینده را به درستی پیشبینی کند.
الگوهای کندلی به سه دسته الگوهای تک کندلی، دو کندلی و سه کندلی تقسیم میشوند؛ این الگوها سه وضعیت برای قیمت پیشبینی میکنند، ادامه حرکت، تغییر جهت و یا خنثی. با توجه به اینکه الگو در کدام قسمت از یک روند حرکتی قیمت شکل میگیرد و یا اینکه الگو تایید میشود یا نه، به درجه اهمیت الگو افزوده و یا از درجه اهمیت آن کاسته میشود.
قرار گرفتن الگوهای کندل استیک در مناطق حمایتی و مقاومتی بسیار مهم است و باید این الگوها بررسی شوند و تحلیل کندل به کندل انجام شود، اما اگر الگویی در بین مسیر شکل بگیرد، شاید درجه اهمیت کمتری داشته باشد. معاملهگر باید این نکته را نیز در نظر داشته باشد که پس از شکل گرفتن یک الگو، تاییدیه آن را نیز مشاهده کند.
در ادامه به معرفی انواع کندل های ارز دیجیتال و بررسی آنها خواهیم پرداخت.
الگو های پیش بینی قیمت بیتکوین و رمز ارزها
الگوهای تک کندلی:
- مارابوزو
- الگوهای کندلی دوجی
- دوجی سنجاقک
- دوجی سنگ قبر
- چکش
- مرد حلق آویز
الگوهای دو کندلی:
- اینگلفینگ
- نفوذگر
- هارامی
الگوهای سه کندلی:
- ستاره صبحگاهی
- ستاره عصرگاهی
- سه سرباز سفید
- سه کلاغ سیاه
الگوی مارابوزو (Marubozu)
الگوی مارابوزو که در ژاپنی به معنای سر تراشیده است، زمانی استفاده میشود که کندل بدنه بلندی داشته و سایه ندارد؛ یا اینکه سایه آن بسیار کوتاه و قابل اغماض است. در مارابوزو جهت معاملات در یک سمت با فشار بیشتری همراه است و به همین دلیل در یک جهت حرکت میکند. در صورتی که قدرت خریداران بیشتر باشد، مارابوزو صعودی با بدنهای سبز یا سفید رنگ شکل میگیرد و اگر قدرت فروشندگان بیشتر باشد، مارابوزو نزولی با بدنهای قرمز یا سیاه رنگ به وجود میآید. دیدن یک مارابوزو صعودی در مناطق حمایتی نشان از قدرت زیاد خریداران دارد و در اینصورت میتواند یکی از نشانهها برای گرفتن پوزیشن خرید دریافت شود.
در طرف مقابل اگر در یک ناحیه مقاومتی، مارابوزو نزولی شکل بگیرد، یعنی فروشندگان قدرت بیشتری دارند، و فشار فروش در این ناحیه زیاد است. تریدر با توجه به استراتژی معاملاتی خود و دیدن مارابوزو نزولی میتواند برای فروش اقدام کند. چناچه مارابوزو در میانه روند شکل بگیرد نشان از ادامه روند و قدرت روند فعلی دارد.
الگوهای کندلی دوجی
برعکس کندل مارابوزو که بدنه بلندی دارد، کندلهای دوجی بدنه بسیار کوتاهی دارند. در کندلهای دوجی قیمت باز و بسته شدن بسیار نزدیک به هم هستند و به نوعی شکل این کندلها شبیه علامت بعلاوه + است. اندازه سایهها در دوجی متفاوت است و میتوانند بلند و یا کوتاه باشند. دوجیها در میانه روند اهمیت چندانی ندارند و نشان میدهند که فشار خریداران و فروشندگان تقریبا باهم برابر و به نوعی بازار در تعادل است. در کتاب “بررسی الگوهای کندلی” از استیو نیسون چنین گفته شده است: وقتی دوجی در بین کندلهایی با بدنه کوچک میآید، چندان مهم نیست، اما اگر دوجی پس از کندلهایی با بدنه بلند ظاهر شود، اهمیت دارد. یک دوجی بعد از کندل بزرگ سبز نشان میدهد که فشار خرید رو به تضعیف است، و دوجی پس از کندل بلند قرمز، نشاندهنده کاهش فشار فروش است.
دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji)
دوجی سنجاقک یک سایه پایینی بلند دارد، در این الگو قیمت باز و بسته شدن با حداکثر قیمت برابر است. شکل دوجی سنجاقک شبیه به T است. در این کندل پس از باز شدن قیمت فشار فروش ایجاد شده و قیمت رو به پایین میرود، در ادامه خریداران ظاهر میشوند و با قدرت بیشتری قیمت را رو به بالا حرکت میدهند و در انتها قیمت در همان نقطهای که باز شده، بسته میشود. سایه بلند پایین دوجی سنجاقک نشان میدهد که در ابتدا فروشندگان قدرت بیشتری داشتند و در انتها قدرت خریدارن بر فروشندگان غلبه کرده است. وقتی قیمت در یک روند نزولی حرکت میکند و به ناحیه حمایتی، به وجود آمدن دوجی سنجاقک میتواند یک نشانه برای تغییر روند محسوب شود. پس از یک حرکت صعودی و در مقاومت، دوجی سنجاقک نشان میدهد که فروشندگان وارد شدهاند و احتمال تغییر روند وجود دارد.
دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji)
دوجی سنگ قبر از برابر بودن قیمت باز شدن و بسته شدن با حداقل قیمت شکل میگیرد. در این الگوی کندلی یک سایه بلند بالایی وجود دارد و شکل کندل شبیه چکش و یا T وارونه است. دوجی سنگ قبر نیز مانند دوجی سنجاقک میتواند نشاندهنده تغییر روند باشد. پس از باز شدن قیمت در یک بازه زمانی، فشار خرید زیاد شده و قیمت رو به بالا حرکت میکند، در ادامه فروشندگان وارد بازی میشوند و فشار فروش زیاد شده و قیمت را رو به پایین هدایت میکند و در انتها قیمت در همان محدودهای که باز شده بود، بسته میشود. پس از یک روند طولانی صعودی و در برخورد با یک مقاومت، شکل گرفتن دوجی سنگ قبر قدرت فروشندگان را نشان میدهد و میتواند هشداری برای تغییر روند تلقی شود. اگر این الگوی سنگ قبر پس از یک روند نزولی و در روی یک حمایت شکل بگیرد، تریدرها ورود خریدران به بازار را خواهند دید و نشانههایی برای شروع روند صعودی دریافت خواهند کرد.
نکات مهم
- در دوجی سنجاقک و سنگ قبر، اگر قیمت باز و بسته شدن، مقدار کمی باهم تفاوت داشته باشند، قابل نادیده گرفتن است.
- وجود کمی سایه پایینی در دوجی سنگ قبر و کمی سایه بالایی در دوجی سنجاقک قابل اغماض است.
- رنگ بدنه در دوجیها اهمیت چندانی ندارد.
الگوی چکش (Hammer)
چکشها یکی دیگر از الگوهای تک کندلی هستند که بدنه کوچک و سایه پایینی بلند دارند. در چکشها اغلب سایه بالایی وجود ندارد یا در صورت وجود بسیار کوچک است. چکشها اغلب در انتهای یک روند نزولی و روی یک حمایت معتبر هستند و یک نشانه برای بازگشت محسوب میشوند. از الگوی چکش علاوه بر تشخیص تغییر احتمالی روند، برای تعیین سطوح حمایت و مقاوت نیز استفاده میشود. در یک چکش معتبر سایه حداقل دو برابر بدنه است و رنگ بدنه تاثیری در عملکرد آن ندارد. اگر در محدوده حمایتی کندل چکش شکل بگیرد و حجم معاملات بالا باشد، اعتبار بازگشت روند بیشتر میشود؛ این مسئله نشان میدهد که فشار خریداران در حجم بالا بوده است که توانستهاند فشار فروشندگان را تا حد زیادی از بین ببرند.
الگوی مرد حلقآویز (Hanging man)
پس از یک حرکت صعودی و در روی مقاومت میتوان انتظار الگوی مرد حلق آویز داشت. در چنین شرایطی دیدن الگوی مرد حلق آویز که شبیه چکش برعکس است، نشان میدهد که فروشندگان وارد شدهاند که فشار فروش زیاد باعث پایین آمدن قیمت شده است، در ادامه خریدارها میتوانند قیمت را بالا ببرند و قیمت بسته شدن نزدیک به قیمت باز شدن است. اما چیزی که مشهود است، ظاهر شدن فروشندگان و قدرت آنها در الگوی مرد حلق آویز است. در این الگوی کندلی نیز حجم معاملات میتواند بر اعتبار الگو بیافزاید. اگر پس از این الگو، گپ قیمتی رو به پایین به وجود آید و یا یک کندل بلند قرمز تشکیل شود، تایید خوبی برای الگو محسوب میشوند.
الگوی اینگولفینگ (Engulfing)
الگوی اینگولفینگ یا پوشاننده از الگوهای دو کندلی است و دو نوع صعودی و نزولی دارد. در الگوی پوشای صعودی در ابتدا یک کندل قرمز به وجود میآید، اندازه بدنه کندل مهم نیست، اما بهتر است اندازه آن از دوجی بزرگتر باشد. در ادامه یک کندل سبز با بدنهای بزرگتر نسبت به کندل قرمز شکل میگیرد. درواقع کندل دوم تمام بدنه کندل اول را در برمیگیرد و آن را پوشش میدهد. در این حالت خریداران وارد بازار شدهاند و قدرت خرید بیشتر میشود.
در الگوی پوشای نزولی ابتدا یک کندل سبز شکل گرفته، و سپس یک کندل با بدنه بزرگتر و رنگ قرمز، کندل اول را در برمیگیرد. در حالت ایدهآل کندل دوم سایههای کندل اول را نیز پوشش میدهد، هرچند در این الگو اندازه سایهها معمولا کوچک است. در چنین شرایطی با ورود فروشندگان، فشار فروش بیشتر شده و احتمال کاهش قیمت به وجود میآید.
الگوی نفوذگر (Piercing Line)
در الگوی نفوذگر و یا رسوخی دو کندل مخالف هم وجود دارد، رنگ کندل اول قرمز و رنگ کندل دوم سبز است. هر دو کندل بدنه نسبتا بلندی دارند، اما شرط شکلگیری الگو این است که، کندل دوم پایین تر از کندل اول شروع شود و بیش از 50 درصد از بدنه کندل اول بالا بیاید؛ هرچقدر میزان بالا آمدن کندل دوم بیشتر باشد، اعتبار الگو بیشتر میشود. الگوی نفوذی در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و یک الگوی بازگشتی محسوب میشود.
نکتهای که در این الگو وجود دارد، قیمت بسته شدن کندل دوم، نباید بالاتر از قیمت باز شدن کندل اول باشد، چراکه در این صورت الگوی اینگلفینگ اتفاق میافتد. الگوی نفوذگر نسبت به دیگر الگوها مانند اینگلفینگ، اعتبار کمتری دارد و به همین دلیل علاوه بر مشاهده تایید الگو، بهتر از سایر روشهای تحلیل تکنیکال برای اطمینال از تشخیص درست استفاده کرد.
الگوی هارامی (Harami)
الگوی هارامی نیز از الگوهای دو کندلی است، هارامی در ژاپنی به معنای “باردار” است. در این الگو ابتدا یک کندل با بدنه بزرگ شکل میگیرد و سپس کندل دوم با بدنهای کوچکتر، و درون بدنه کندل اول قرار میگیرد. رنگ دو کندل در الگوی هارامی مخالف هم است و به عنوان یک الگوی بازگشتی صعودی و نزولی استفاده میشود. در هارامی صعودی کندل اول قرمز و کندل دوم سبز، در هارامی نزولی نیز برعکس حالت صعودی، رنگ کندل اول سبز و کندل دوم قرمز است.
شکل ظاهری الگوی هارامی را میتوان برعکس الگوی اینگلفینگ تصور کرد، اما هارمی از اینگلفینگ اعتبار کمتری دارد. هارامی صعودی در انتهای روند نزولی و روی ناحیه حمایتی شکل میگیرد و با یک کندل سبز رنگ (صعودی) دیگر تایید میشود. هارامی نزولی در انتهای یک روند صعودی و یک ناحیه مقاومتی به وجود آمده و یک کندل قرمز رنگ (نزولی) که پس از الگوی هارامی شکل گرفته، تایید میشود.
الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)
در مبحث آموزش کندل شناسی از مهمترین الگوهای سه کندلی مهم، میتوان به الگوهای ستارهای اشاره کرد. الگوی ستاره صبحگاهی در انتهای یک روند نزولی شکل میگیرد و یک الگوی بازگشتی صعودی است. در ابتدا با یک کندل بلند قرمز فشار فروشندگان زیاد میشود، سپس یک کندل دوجی با گپ (فاصله) نسبت به کندل اول شکل میگیرد و نشان میدهد که قدرت فروشندگان و خریدارن به تعادل رسیده است و بازار حالتی متعادل دارد. در انتهای الگو یک کندل سبز به وجود میآید و خریدران با قدرت وارد بازار میشوند. توجه به این نکته ضروری است که کندل سبز تا 50% بدنه کندل قرمز را پوشش دهد.
رنگ کندل دوجی در ستاره صبحگاهی اهمیت ندارد، حجم معاملات در کندل اول کم است ولی در کندل سوم زیاد میشود، هرچه حجم در این کندل بیشتر باشد، نشان میدهد که فشار خرید بیشتر و خریدران زیادی وارد بازار شدهاند. اعتبار الگو با بلندتر شدن بدنه کندل اول و سوم بیشتر میشود.
الگوی ستاره عصرگاهی (Evening Star)
الگوی ستاره عصرگاهی در انتهای یک روند صعودی و روی یک ناحیه مقاومتی به وجود میآید. پس از مشاهده این الگوی بازگشتی احتمال تغییر روند صعودی به نزولی وجود دارد. برخلاف ستاره صبحگاهی، اولین کندل در ستاره عصرگاهی یک کندل سبز با بدنه بلند است، سپس یک کندل دوجی با گپ نسبت به کندل اول، شکل میگیرد. در کندل اول فشار خرید وجود داشته و با کندل دوجی فشار خرید و فروش به تعادل میرسد. در ادامه فشار فروشندگان بیشتر شده و در نتیجه یک کندل قرمز بلند ظاهر میشود. کندل قرمز باید 50% بدنه کندل سبز را پوشش دهد و هرچقدر بدنه کندل قرمز بلندتر باشد اعتبار الگو بیشتر میشود.
در الگوی ستاره عصرگاهی نیز حجم معاملات در کندل اول کم و در کندل سوم زیاد میشود و رنگ کندل دوجی اهمیتی ندارد.
الگوی سه سرباز سفید (Three White Soldiers)
الگوی سه سرباز سفید یک الگوی بازگشتی است و در انتهای یک روند نزولی به وجود میآید. در این الگو سه کندل صعودی با بدنه بلند پشت سر هم و به صورت پلهای رو به بالا شکل میگیرند. نقطه باز شدن کندل دوم درون بدنه کندل اول و نقطه باز شدن کندل سوم درون بدنه کندل دوم است. در این حالت وقتی یک روند نزولی طولانی سپری شده است؛ با جذاب شدن قیمت، خریدارن وارد میشوند و با شکل گرفتن سه کندل صعودی متوالی، احتمال تغییر روند نزولی به صعودی به وجود میآید.
هرچقدر بدنه کندلها بلندتر باشد اعتبار الگوی سه سرباز سفید بیشتر است و چنانچه بدنه کندل سوم کوتاه باشد اعتبار الگو کاهش مییابد.
الگوی سه کلاغ سیاه (Three Black Crown)
الگوی سه کلاغ سیاه کاملا برعکس الگوی سه سرباز سفید است. این الگو در انتهای یک روند صعودی و روی سطوح مقاومتی شکل میگیرد و یک الگوی بازگشتی نزولی است. در سه کلاغ سیاه سه کندل قرمز متوالی و پلهای رو به پایین به وجود میآید که نشان میدهد فروشندگان وارد بازار شدهاند و قیمت دیگر برای خرید جذاب نیست.
کندلها در الگوی سه کلاغ سیاه سایه ندارند و یا سایه آنها کوتاه است. نقطه باز شدن کندل دوم باید درون بدنه کندل اول و همینطور نقطه باز شدن کندل سوم درون بدنه کندل دوم باشد و کندلها پایینتر از کندل قبلی خود بسته شوند.
چند نکته مهم:
- بهتر است بعد از دیدن هر کدام از الگوهای کندل استیک، منتظر کندل تاییدی الگو بمانید.
- در حالت تغییر به روند صعودی اگر کندل تاییدی بالاتر از Close الگو باشد، الگو اعتبار بیشتری دارد.
- در حالت تغییر به روند نزولی، اگر کندل تاییدی پایینتر از Close الگو باشد، اعتبار الگو بیشتر میشود.
خلاصه آموزش کندل شناسی
از آنجا که قیمت بیانگر همه چیز است و رفتارشناسی کندل ها درک بسیار خوبی از حرکات قیمت به معاملهگران میدهد، شناخت کافی و اصولی الگوهای کندلی میتواند یه روش عالی برای معاملهگری باشد. تریدر ارزهای دیجیتال با استفاده از تحلیل کندل ها، کندل شناسی کریپتو و ساختن یک استراتژی معاملاتی قوی میتواند حرکات قیمت را بهتر و درستتر پیشبینی کند، کندلهای سیگنال خرید را شناسایی و در نهایت معاملات بهتری انجام دهد. الگوهای کندلی در سه دسته تک کندلی، دو کندلی و سه کندلی جای میگیرند و از مهمترین آنها میتوان به مارابوزو، الگوهای دوجی، پوشای صعودی و نزولی، ستاره صبحگاهی و عصرگاهی و … اشاره کرد.