شاردینگ را میتوان اصطلاحی مهم در بلاک چین دانست که تاثیر فوقالعاده مهمی بر روی عملکرد شبکه هر یک از ارزهای دیجیتال میتواند ایفا کند. سوال شاردینگ چیست این روزها به یکی از سوالات پرتکرار کاربران بازار ارز دیجیتال تبدیل شده و خیلیها در تلاش هستند بدانند که این اصطلاح چیست. اگرچه شاردینگ مفهومی پیچیده است و فهم کامل آن نیازمند آشنایی کامل و دقیق با دنیای بلاک چین است ولی به هر حال میتوان تا حدودی آن را درک کرد. درک این مفهوم به هر مقدار کمک میکند تا درباره ارزهایی مانند اتریوم، کاردانو و زیلیکا بهتر و درستتر دست به انتخاب و تصمیمگیری بزنیم.
حتما میدانید که برای مقایسه ارزهای دیجیتال از 3 شاخص کلی و بزرگ استفاده میکنند. به زبان ساده اگر بخواهیم این 3 شاخص را توضیح دهیم، میتوانیم بگوییم که سرعت تایید تراکنشها، امنیت اطلاعات و البته غیرمتمرکز بودن شبکه مواردی هستند که ارزها را با این سه مورد بررسی میکنند. مساله مهم اینجاست که تاکنون هیچ ارزی نتوانسته است که هر 3 شاخص را به بهترین شکل در خودش جای دهد. یعنی اگر ارزی سرعت بالایی در تایید تراکنشها دارد، ممکن است در امنیت یا غیرمتمرکز بودن شبکه کمی ضعف داشته باشد و بالعکس. اما اتفاقا شبکهها به کمک شاردینگ تلاش میکنند تا این مساله را دور بزنند و هر 3 عامل را در خودشان به شکلی ایدهآل جای دهند.
برای اینکه کامل و دقیق متوجه شوید که شاردینگ چیست و تصویر دقیقتری از سرعت، امنیت و غیرمترکز بودن در شبکهها بدست آورید؛ با تاپ ارز همراه باشید.
رقابت بین ارزهای دیجیتال بسیار سنگین است و هر یک از ارزها تلاش میکنند با افزایش سرعت تراکنشها در بلاک چین خود کاربران را راضیتر نگاه دارند.
شاردینگ چیست و چرا اهمیت پیدا کرده است؟
قبل از هرچیزی برای اینکه بگوییم شاردینگ چیست لازم است که مفهوم مقیاس پذیری در بلاک چین را توضیح دهیم. وقتی که از سرعت تایید تراکنشها در بلاک چین صحبت کردیم، منظور دقیقا مقیاس پذیری را همان Scalability بود و برای سادهسازی این مفهوم از کلمه سرعت استفاده کردیم. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بلاک چین به مقاله همه چیز در مورد بلاک چین مراجعه فرمایید
مقیاس پذیری در بلاک چین چیست؟
تصور کنید یک سیستم بانکی وجود دارد که میتواند در هر روز 800 تراکنش را ثبت و تایید کند. در این بانک، میانگین تایید و ثبت هر تراکنش مثلا 30 ثانیه است. پس سرعت تایید تراکنش در آن سیستم 1 تراکنش در هر 30 ثانیه است. حالا سیستم این بانک گسترش پیدا کرده، تعداد مشتریانش بیشتر شده و در طول روز تراکنشهای بسیار بیشتری در آن انجام میشود. تعداد تراکنشها از روزانه 800 به روزانه 5 هزار تراکنش رسیده است.
اگر این بانک بتواند در این شرایط جدید باز هم هر تراکنش را در 30 ثانیه تایید و ثبت نماید، به این معناست که مقیاس پذیری دارد. یعنی برایش تفاوتی نمیکند 800 تراکنش در روز دارد و یا 5 هزار تراکنش را در هر روز انجام میدهد. در هر صورت میتواند هر 30 ثانیه یک تراکنش را انجام دهد. اما اگر مقیاس پذیری نداشت؛ ممکن بود تایید و ثبت هر تراکنش در آن به 1 دقیقه برسد. چنین مسالهای بیش از هر چیز سرعت انجام کارهای بانکی را کاهش میداد و مشتریان با سرعت کمتری میتوانستند تراکنش انجام دهند و در نتیجه، میزان نارضایتی از آن بانک افزایش پیدا میکرد. ناگفته پیداست که بانکها در تلاش هستند سرعت انجام نقل و انقالات مالیشان را افزایش دهند تا از این طریق در میان رقبا محبوبیت بیشتری بدست آورند.
همین مساله را دقیقا درباره شبکه بلاک چین در هر ارز دیجیتال هم میتوان بررسی کرد. در بلاک چین گرهها یا Node هایی هستند که به کمک سیستم کامپیوتریشان مشغول تایید تراکنشها هستند و هرقدر سرعت کار آنها بیشتر شود سرعت تایید تراکنش در آن بلاک چین افزایش پیدا میکند. با توجه به اینکه دنیای رمزارزها در حال گسترش است و دائما افراد بیشتری از سرتاسر جهان به خرید ارزهای دیجیتال روی میآورند و به نقل و انتقال این ارزها مشغول میشوند؛ پس مقیاس پذیری یک شاخص بسیار مهم در بررسی بلاک چینها به حساب میآید.
حال که این مفهوم را به خوبی متوجه شدید، بهتر است به سراغ ادامه مطلب برویم تا مشخص شود که شاردینگ چیست؟
رابطه بلاک چین و شاردینگ چیست؟
شارد یا Shard در زبان انگلیسی به معنای جزء کوچکتر از یک کل است. در فرایند شاردینگ یک سیستم کلی به اجزای کوچکتری تقسیم میشود تا مدیریت آن سیستم راحتتر شده و انجام عملیاتهای گوناگون بر روی اجزای سیستم آسانتر صورت گیرد. همچنین، با شاردینگ کردن در هر سیستمی سرعت انجام کارها بسیار بالاتر خواهد رفت.
شاردینگ مفهوم جدیدی نیست و دههها است که در صنایع گوناگون از جمله صنعت IT مورد استفاده قرار میگیرد. اما دلیل اینکه از این تکنیک برای بلاک چین استفاده میشود این است که بلاک چینها در 3 حوزه مشغول توسعه هستند. در بخش مقدمه گفتیم که مقایسه ارزهای دیجیتال از طریق همان 3 شاخص صورت میگیرد. حالا وقتش رسیده که بگوییم ارتباط بین این 3 مورد و شاردینگ چیست؟
بلاک چین یک سیستم بسیار بزرگ است که بعنوان Data Base از تمامی اطلاعات مربوط به ارز دیجیتال مخصوص خودش نگهداری میکند. در بلاک چینها دائما فرایند انتقال اطلاعات در حال انجام است و تمامی کاربرانی که با هر ارز دیجیتال مشغول کار هستند اطلاعات خود را وارد آن سیستم میکنند و یا اطلاعات مورد نیازشان را از آن سیستم دریافت میکنند.
شاردینگ و مقیاس پذیری
اولین موردی که در بررسی ارزهای دیجیتال عنوان میشود و قبلتر هم آن را بررسی کردیم، مساله مقیاس پذیری است. گفتیم که مقیاس پذیری مشخصا سرعت تایید تراکنشها را نشان میدهد. اما برای اینکه نشان بدهیم که اهمیت شاردینگ چیست و چه نقشی بر روی اولین عامل که همان مقیاس پذیری است دارد، ضروری است که به فرایند تایید تراکنشها بیشتر بپردازیم.
ماینرها یا همان استخراج کنندگان ارز دیجیتال، همزمان دو کار را انجام میدهند. اولین کار، استخراج کردن ارز دیجیتال مورد نظرشان است. برای مثال، گفته میشود که ارز دیجیتال بیت کوین محدود به 21 میلیون واحد است. بدین معنا که از همان ابتدا مشخص شده از بیت کوین فقط 21 میلیون عدد کوین میتواند وجود داشته باشد. تا دسامبر سال 2021 از این تعداد، 18 میلیون بیت کوین استخراج شده و فقط 3 میلیون کوین دیگر باقی مانده تا به سقف تعیین شده برسیم. پس اولین و مهمترین وظیفه ماینرها استخراج کردن تمامی کوینهایی است که قرار است استخراج شده و در دسترس کاربران قرار گیرند.
ماینرها این کار را با سیستمهای پیچیده و مدرن خودشان انجام میدهند و در ازای استخراج ارز به ثروت بسیار خوبی هم میرسند. اما دومین کار آنها، تایید تراکنشهایی است که کاربران رمز ارزها انجام میدهند.
تایید تراکنشها در بلاک چین
تصور کنید که شما قصد دارید 1 بیت کوین را برای دوستتان ارسال کنید و او هم در مقابل برای شما 3 اتریوم ارسال خواهد کرد. شما برای این کار، از کیف پول بیت کوین خودتان 1 عدد بیت کوین را به آدرس کیف پول بیت کوین دوستتان انتقال میدهید. آن یک عدد بیت کوین دیگر مال شما نیست و به دوستتان تعلق دارد. در ضمن، آن بیت کوین منتقل شده از طریق یکی از شبکههای اختصاصی بیت کوین به کیف پول دوستتان ارسال شده است. برای مثال، شما جهت انتقال شبکه BSCرا انتخاب کردهاید. پس آن 1 عدد بیت کوین دیگر فقط در همین شبکه میتواند نقل و انتقال به حسابهای دیگر پیدا کند.
وقتی هم که دوستتان 3 اتریوم از کیف اتریوم خودش به آدرس کیف اتریوم شما منتقل میکند، دقیقا همین فرایند انجام میشود. اما این نقل و انتقالها مانند ارزهای فیات –همان ارزهای دولتی مانند دلار و یورو- نیستند که توسط یک شعبه بانک تایید شود و بعد هم در سیستم اطلاعاتی بانک مرکزی به ثبت برسد. بلکه این تراکنشها باید در بلاک چین تایید شوند. تا زمانی که این تراکنشها در بلاک چین تایید نشوند، نه شما 1 عدد بیت کوین به دوستتان دادهاید و نه 3 عدد اتریوم از او دریافت نمودهاید. عملیات تایید تراکنشها را همان ماینرها انجام میدهند.
فرایند تایید تراکنشها هم در همان سیستمهای کامپیوتری آنها انجام میشود. در واقع، آنها بخشی از توان محاسباتی سیستمهای خود را در اختیار بلاک چین میگذارند تا تراکنشهای کاربران بدین طریق تایید شود. در مقابل، به ماینرها نیز پاداشی تعلق میگیرد.
با توجه به همه این توضیحات، میتوان اینطور نتیجه گرفت که اگر بلاک چین یک ارز دیجیتال سرعت تایید تراکنشهایش کم باشد کاربران مجبور میشوند زمان بیشتری انتظار بکشند. از سوی دیگر، بسیاری از کاربران حاضر هستند برای اینکه زودتر تراکنششان تایید شود از شبکههایی استفاده کنند که کارمزد بیشتری باید به آن بپردازند. طبیعتا اخذ کارمزد بیشتر برای آن شبکه نقل و انتقال به معنای رشد و توسعه بیشتر آن شبکه و در کل، توسعه بلاک چین مربوط به آن شبکه خواهد بود.
اینجا میتوان فهمید که نقش شاردینگ چیست. شاردینگ به این صورت انجام میشود که بلوکهای اطلاعاتی داخل بیت کوین را به صورت افقی به اجزای کوچکتری تقسیم میکند. در بلاک چین، اطلاعات داخل بلوکهای اطلاعاتی ثبت میشوند. کاری هم که ماینرها با توان محاسباتی سیستمهای کامپیوتری خودشان انجام میدهند منجر به ساخته شدن بلوکهای بیشتر در بلاک چین میگردد. خب، هر قدر که این بلاکها به اجزای کوچکتری تقسیم شوند، انتقال ارز در کل بلاک چین راحتتر و سریعتر انجام میشود. هرقدر که شاردینگ بهتر و بیشتر در بلاک چین انجام شود، فرایند تایید تراکنشها که در داخل آن بلوکها انجام میشود با سرعت بیشتری صورت میگیرد.
پس، متوجه شدید که از نظر سرعت و مقیاس پذیری نقش شاردینگ چیست؟ شاردینگ به محبوبیت بیشتر آن ارز دیجیتال کمک میکند. به آن ارز مزیت رقابتی بیشتری در مقایسه با دیگر ارزها اعطا میکند. به همین خاطر است که تلاش میشود برای بسیاری از ارزهای دیجیتال این کار انجام شود.
ارزهای دیجیتال علاوه بر سرعت، هرقدر امنتر باشند و بلاک چین غیرمتمرکزتری داشته باشند ارزهای بهتری به حساب میآیند. اما واقعیت این است که هر 3 ویژگی را نمیتوانند با هم داشته باشند؛ مگراینکه از شاردینگ کمک بگیرند.
نقاط ضعف شاردینگ چیست؟
تا اینجا دیدم که به کمک این تکنیک میتوان به چیزی دست یافت که مدتهاست ارزهای دیجیتال در تلاش هستند تا به آن برسند. اما این تکنیک نیز مانند هر پدیده دیگری، در کنار نقاط قوتش نقاط ضعفی هم دارد. معایبی که میتواند منجر به آسیبهای فراوانی گردد.
یکی از مهمترین نکات استفاده از Shardingمربوط به امنیت بلاک چین است. گفتیم که وقتی هر بلوک به اجزای کوچکتری تقسیم شود، امنیت دادهها بیشتر از قبل میشود. چرا که دست یافتن هکرها به کل این بلوکها بسیار سختتر میگردد. اما مساله اینجاست اگر بخواهیم از زاویه دیگری به این کار نگاه کنیم ممکن است هکرهایی بتوانند امنیت دادهها را به خطر بیندازند. به این گونه که وقتی بلوکها هر کدام به یک بلاک چین مستقل تبدیل شوند، توان هش برای کنترل تمام شاردها کاهش پیدا میکند. وقتی هم توان هش برای نظارت بر عملیات انجام شده در این شاردها کمتر شود، امنیت کلی آنها در خطر میافتد.
وقتی یک هکر بتواند یکی از شاردها را هک کند، سرعت آن حسابی کم میشود اما؛ چنانچه هکری موفق شود چندین شارد را با هم هک کند، دیگر امکان کنترل آن شاردها بسیار کمتر از قبل میگردد و این، راه را برای هکرها بازتر از قبل میکند. از امنیت هم که بگذریم، به یکی دیگر از معایب شاردینگ میرسیم و آن هم پیچیده کردن فرایند کلی کار برای کاربران است. با تقسیم آن همه بلوک به صورت افقی به اجزای کوچکتر، کاربران با دنیای پیچیدهتری مواحه میشوند. در چنین دنیایی، ریسک از دست رفتن دادهها و جداول اطلاعاتی وجود خواهد داشت.
اتریوم اولین ارزی بود که شاردینگ را وارد بلاک چین خود کرد. اما ارزهای دیگری هم بعد از آن وارد شدند تا بتوانند به کمک شاردینگ از اتریوم و حتی بیت کوین هم جلو بزنند. باید دید این ارزها در آینده به چه چایگاهی خواهند رسید.
وضعیت شاردینگ در شبکههای دیگر چیست؟
تا به اینجا چند بلاک چین پتانسیلهای این تکنیک را درک کردهاند و به صورت کامل بلوکهای اطلاعاتی خود را به همین صورت به اجزای کوچکتری خرد نمودهاند. بلاک چینهایی که از شاردینگ استفاده میکنند بیشتر به این چشم دوختهاند که بتواننند به کمک آن در هر سه شاخص سرعت، امنیت و غیرمترمز بودن به توسعه برسند و از این طریق خود را در مقابل بلاک چینهای قدیمی و البته بسیار محبوب مانند بلاک چین و اتریوم قرار دهند. هرچند خود اتریوم اولین بلاک چینی بود که شاردینگ را بعنوان الگوریتم اجماع بین نودهای خودش بکار گرفت. اما به هر حال، تاکنون این بلاک چینها فهمیدهاند که اهمیت شاردینگ چیست و تواناییهای این تکنیک را بکار گرفتهاند.
یکی از آنها، زیلیکا است. ارز دیجیتال زیلیکا در رتبه 110 در بین ارزهای دیجیتال جهان قرار گرفته و اصل تلاش خود را بر روی افزایش توان مقیاس پذیری گذاشته است. با توجه به اینکه اتریوم نتوانست به صورت کامل از پتانسیلهای شاردینگ به نفع سرعت شبکهاش بهره ببرد، زیلیکا تصمیم گرفت این کار را به نحو احسن انجام بدهد.
ارز دیجیتال زیلیکا که توکن زیلیگ را هم وارد بازار کرده است، با ایجاد تراکنشهای بین زنجیرهای و انتقال داده از طریق ساز و کار ترکیبی اثبات کار یا همان POW با هدف تایید و حفاظت اطلاعات مشتریان، توانست تا حدودی از نقاط قوت شاردینگ به نفع بلاک چین خود استفاده کند.
بلاک چین بعدی، Near بود که خیلی سریع فهمید ارزش شاردینگ چیست و به کمک این تکنیک در تلاش است به قدری بلوکهای اطلاعاتی شبکهاش را خردتر سازد که حتی، در آینده نزدیک گوشیهای موبایل هم بعنوان Node بتوانند بکار گرفته شوند. چنین اتفاقی اگر در آینده رخ بدهد، چیزی در حد یک انقلاب در دنیای رمزارزها خواهد بود و تعداد گرهها در بلاک چینها به قدری گسترش پیدا خواهد کرد که مشکلی به نام کم بودن سرعت تایید تراکنشها به کلی از بین میرود.
علاوه بر این موارد، بلاک چینهای دیگری هم نظیر کاردانو و پی چین تصمیم گرفتهاند با شارد کردن شبکه خودشان از مزایای این کار بهره ببرند. ارز دیجیتال کاردانو در این میان شرایط خاصی دارد. این ارز دیجیتال قرار است که در آینده به ارزی مانند ارز دیجیتال تتر تبدیل شود که بتوان آن را یک استیبل کوین نامید. اگر این اتفاق بیفتد، کاردانو ارزش خودش را چندین و چند برابر خواهد کرد. همچنین، در این صورت به سرعت بسیار بالایی نیاز خواهد داشت چرا که تعداد کاربرانش افزایش چشم گیری پیدا میکنند و به مقیاس پذیری بسیار بیشتری نیاز پیدا خواهد کرد.
شاردینگ و دو شاخص دیگر
بعد از مقیاس پذیری، دو شاخص دیگر هم در بررسی ارزهای دیجیتال اهمیت دارند. اولی، امنیت و دومی، غیرمتمرکز بودن بلاک چین است. در اینجا میخواهیم ببینیم رابطه این دو مورد با مساله شاردینگ چیست.
یکی از نکات مهم در دنیای رمزارزها این است که هیچ شبکهای نمیتواند همزمان مقیاس پذیری بالایی داشته باشد، سطح امنیتش کاملا مطلوب بوده و همچنین، به عنوان یک شبکه کاملا غیرمتمرکز به حساب آید. در واقع هر شبکهای در یک یا دو شاخص خوب است و در یک یا شاید هم دو شاخص ضعف دارد. برای مثال، بیت کوین هرقدر که امنیت خوبی دارد، مقیاس پذیریاش فعلا پایین است و کاملا هم غیرمتمرکز نیست. در حالیکه ارز دیجیتال ایاس (EOS) سرعت تایید تراکنش و مقیاس پذیری بسیار خوبی دارد اما از نظر امنیت دربارهاش تردیدهای زیادی وجود دارد. علاوه بر اینها، ارز دیجیتال اتریوم هم تلاش کرد تا هر سه ویژگی را با هم داشته باشد اما از نظر سرعت خیلی وضع بهتری نسبت به بیت کوین ندارد.
اما وقتی که تکنیک شاردینگ برای یک شبکه بکار گرفته شود، این محدودیت تاحدودی کنار میرود. برای اینکه خوب این نکته را توضیح دهیم باید ببینیم پتانسیل شاردینگ چیست و چگونه این ویژگی مهم را به شبکهها میبخشد.
غیرمتمرکز بودن بلاک چین
فلسفه بلاک چین این است که هیچ فردی در راس سیستم قرار ندارد. اصطلاحا جزو سیستمهای P2P محسوب میشود که همتا به همتا هم به آن میگویند. در این نوع سیستم، اعضا به صورت دوتایی و مستقیم با یکدیگر در ارتباط هستند. دیگر نیازی به یک شخص ثالث ندارند تا به تایید آنها اقدام کند یا بخواهد رفتارشان را کنترل کند. غیرمتمرکز بودن این شبکهها به همین معناست.
این ویژگی به یک جذابیت بسیار بزرگ برای ارزهای دیجیتال تبدیل شد. مردم متوجه شده بودند که با وجود این سیستم دیگر نیازی به یک سیستم اصلی و مرکزی ندارند. میتوانند بدون نظارت بانکها و به دور از قوانین خشک دولتها با هر کسی از هر نقطه در دنیا معامله انجام دهند. اما این غیر متمرکز بودن، میتوانست به معنای کاهش سرعت شبکه شود.
به چه صورت؟ در بلاک چین از آنجایی که با پول دیجیتالی و مجازی طرف هستیم و پول نه کاغذی است و نه جسمی دارد، موقعی آن پول ارزش دارد که به تایید بلاک چین رسیده باشد. گفتیم که ماینرها با استفاده از توان محاسباتی سیستمهای خود تراکنشها را تایید میکنند تا آن تراکنشها انجام شوند. در مورد خود ارزهای دیجیتال هم دقیقا به همین گونه است.
اگر قرار باشد بلاک چین به مقیاس پذیری برسد و همزمان امن و غیرمتمرکز هم باشد، فقط به کمک شاردینگ میتواند به چنین شرایطی برسد.
به آن سیستمهای کامپیوتری گره یا Nodeگفته میشود. هر بلاک چینی از چند هزار نود تشکیل میشود که وقتی یک ارز دیجیتال ایجاد میشود یا با آن ارز معاملهای صورت میگیرد، باید به تایید تمامی نودها برسد. اگر این سیستم غیرمتمرکز نبود، فقط عضو مرکزی تایید را انجام میداد و آن ارز یا آن معامله رسمیت پیدا میکرد. ولی چون سیستم P2P است باید به تایید همه نودها برسد. به همین دلیل است که سرعت تراکنش در سیستمهای بانکی مانند Visa Cardیا Credit Card بسیار سریعتر از سرعت تراکنشها در بلاک چین اتریوم یا بلاک چین بیت کوین است.
پس مشاهده میکنیم که برای رسیدن به یک سیستم غیرمتمرکز، سرعت باید قربانی شود. اگر هم ارزی بخواهد سرعت یا مقیاس پذیری را بالاتر ببرد، مجبور میشود کاملا غیرمتمرکز نباشد و این با فلسفه ارز دیجیتال در تضاد قرار میگیرد.
برای اینکه ببینیم رابطه غیرمتمرکز بودن بلاک چین و شاردینگ چیست باید کمی صبر کنید. در ادامه به امنیت هم اشاره کوچکی میکنیم و بعد به شاردینگ میپردازیم.
امنیت در بلاک چین
یکی دیگر از مزیتهای استفاده از ارز دیجیتال، امنیت آن است. از همان روزی که اعلام شد چنین پولی به شکل دیجیتال تولید شده و مردم میتوانند با آن سرمایهگذاری کنند یا حتی برای خرید و فروش روزانهشان از آن کمک بگیرند، همه نسبت به امنیت آن پول سوال میکردند. خیلی زود مشخص شد که امنیت شبکه بلاک چین بالاست؛ چرا که این سیستم غیرمتمرکز است.
اگر کسی بخواهد 1 واحد پول را از بلاک چین بدزدد، باید آن واحد را از تمامی نودها بدزدد. گفتیم که موقعی یک ارز دیجیتال ارزش واقعی پیدا میکند که همه نودها آن را ثبت و تایید کنند. پس این واحد پول تنها در یک سیستم نیست که کسی برود و آن سیستم را خالی کند. همین ویژگی احتمال هک شدن بلاک چین را به چیزی نزدیک صفر میرساند. پس برای اینکه امنیت حفظ شود، باید همه نودها دائما همه معاملات، همه تراکنشها و همه استخراجها را تایید و ثبت کنند. این کار امنیت را تضمین میکند اما سرعت را پایین میآورد.
اگر بجای روزانه 1000 تراکنش، در هر روز 100000 تراکنش انجام شود، نودها باید 100 برابر بیشتر از گذشته کار کنند تا تراکنشها را تایید کنند و این موجب افت شدید سرعت بلاک چین آن ارز میشود. بنابراین، مقیاس پذیری آن بلاک چین پایین میآید. در نتیجه، متوجه میشویم که همانند غیرمتمرکز بودن شبکه، امنیت هم تاحدودی در مقابل سرعت و مقیاس پذیری قرار میگیرد.
برای اینکه مشخص شود مهمترین مزیت شاردینگ چیست باید بدانید که با خرد کردن بلوکهایی که بلاک چین را تشکیل میدهند، سرعت تراکنشها را بیشتر و امنیت را نیز در آن شبکهها بالاتر میبرند. این یعنی یک انقلاب بزرگ در بلاک چین!
شاردینگ و حل یک مشکل بزرگ
تا اینجا فهمیدیم که تا زمانی که بخواهیم بلاک چین را غیرمتمرکز و امن نگاه داریم، باید تمامی نودها تمامی اطلاعات را ثبت و تایید کنند. تمامی تراکنشها، تمامی معاملات و تمامی ارزهای جدید باید توسط همه نودها تایید و ثبت شوند. این کار، مقیاس پذیری و سرعت را حسابی پایین میآورد.
خب در این میان هدف شاردینگ چیست؟ در بخشی که شاردینگ را تعریف کردیم، گفتیم که در این عمل، بلوکهای تشکیل دهنده بلاک چین به صورت افقی تقسیم میشوند. تمامی اطلاعات ذکر شده در داخل این بلوکها هستند. وقتی هر بلوک به تعدادی اجزای کوچکتر شارد شود، نودها دیگر مجبور نیستند که همه بلوکها را تایید و ثبت کنند. هر نود صرفا وظیفه پیدا میکند که یک جزء از هر بلوک را تایید نماید. اینگونه است که وظیفه نود بسیار کمتر و کوچکتر میشود. نتیجه چنین اتفاقی، افزایش مقیاس پذیری بلاک چین خواهد بود. اینجا میتوان فهیمد که اهمیت شاردینگ چیست؟
نتیجهگیری: شارد کردن بلاک چین با هدف بهبود سه گانه مقیاس پذیری
ارتباط همزمان مقیاس پذیری، امنیت و غیرمتمرکز بودن در بلاک چینها را سه گانه مقیاس پذیری مینامند. اینکه این سه مورد هیچوقت با همدیگر رشد نمیکنند تا قبل از رشد شاردینگ به یک امر پذیرفته شده تبدیل گشته بود. اما وقتی که اتریوم برای اولین بار از این تکنیک استفاده کرد و نشان داد که مزایای شاردینگ چیست باقی بلاک چینها نیز یکی یکی به این جریان پیوستند.
در حال حاضر ارزهای دیجیتال و بلاک چینهای آنها یکی یکی به سمت استفاده از شارد کردن بلوکهای اطلاعاتی بلاک چین خود در حرکت هستند. هدف از این کار این است که بتوانند ضمن بالا نگاه داشتن امنیت شبکه خودشان و غیرمتمرکز ماندن شبکه خود، سرعت و میزان مقیاس پیذیر را هم بالاتر ببرند و در رقابت گستردهای که بین ارزهای دیجیتال برقرار است برنده شوند.
منبع