در دنیای کریپتوکارنسی هر روز با موضوعات و چالشها و ایدههای جدیدتری روبرو هستیم. دنیایی نو که پدیدههایش هم تازه هستند و احتمالا فعلا باید آماده پدید آمدن مسائل نوینی در جهان کریپتوکارنسی باشیم. رابطه بلاک چین و خیریه یکی از همین موارد است. در تمامی کشورهای جهان خیریهها با این هدف تاسیس میشوند که پلی باشند بین خیرین و اقشار فرودست جامعه و کسانی که به حمایت نیاز دارند. گاه خیریهها از این نقش فراتر میروند و برای توانمندسازی طبقات آسیبپذیر کارهای موثرتر و مهمتری هم انجام میدهند.
از سوی دیگر، با رواج بیشتر ارزهای دیجیتال فرایند نقل و انتقال پول بسیار راحتتر شده است. حالا یک نفر میتواند از جنوب شرق آسیا برای فرد دیگری در آمریکای شمالی پولی انتقال دهد بدون اینکه خودش را درگیر قوانین دست و پاگیر دولتها و بانکها و موسسات کند.
در این مقاله میخواهیم بررسی کنیم که اساسا این ارزهای دیجیتال چه تاثیری بر روند حمایت از خیریهها و همچنین، چه تاثیری بر عملکرد خیریهها گذاشتهاند. رابطه بلاک چین و خیریه میتواند رفته رفته به مسالهای بسیار مهم در تمامی جوامع بدل شود و بسیاری را از طبقات مختلف به خودش درگیر کند. به همین خاطر، دعوت میکنیم که با ادامه این مطلب همراه ما باشید.
خیریهها وقتی ارز دیجیتال را بعنوان حمایت از خیرین خود قبول میکنند، با چالشهای گوناگونی مواجه میگردند، از جمله: کاهش قیمت ارز دیجیتال.
بیثباتی قیمت ارزهای دیجیتال و رابطه بین بلاک چین و خیریه
نکته مهم در مورد بلاکچین، قابلیت کاربرد در مصارف مختلف است. برای مثال بلاکچین در ذخیره اطلاعات و هنر نیز نقش مهمی ایفا می کند. برای مطالعه در مورد نقش بلاکچین در هنر به مقاله کاربرد بلاکچین در هنر مراجعه فرمایید. بلاکچین و بزرگترین ارزهای دیجیتال هم از بیثباتی در ارزش مصون نیستند. دائما شاهد این هستیم که یک رمزارز ابتدا در طول یک هفته رکورهای بزرگی را میزند و قیمتش به اوج میرسد و ناگهان، در هفته بعدی آنچنان ارزش خودش را از دست میدهد که کارشناسان را هم به شوک فرو میبرد. با این اوصاف، وقتی که شما مقداری ارز دیجیتال در اختیار دارید، در طول زمان دقیقا نمیتوانید تخمین بزنید که چقدر پول در اختیارتان قرار دارد.
خیریهها برای اینکه بتوانند فعالیت کنند به منابع درآمدی نیاز دارند. هر خیریه توسط تعدادی خیر حمایت میشود و از طرف دیگر، تعداد بسیار بیشتری عضو دارد که باید آنها را تحت پوشش قرار دهد. در نتیجه، اگر یک خیر بخواهد به خیریهای ارز دیجیتال Donate کند، ممکن است روز بعد ارزش آن رمزارز با کاهش جدی مواجه شود. بلاک چین و خیریه از این زاویه ظاهرا نمیتوانند رابطه قابل قبولی با یکدیگر برقرار سازند.
در حال حاضر، تعداد خیریههایی که چنین مبالغی را قبول میکنند محدود هستند. بلاک چین و خیریه هنوز نتوانستهاند پیوند عمیقی برقرار کنند. ارزش بیت کوین که آن را ملکه ارزهای دیجیتال نامیدهاند، اگرچه در ماه نوامبر به 69 هزار دلار رسیده بود، اما اخیر کاهشی چشمگیر را پشت سر گذاشته و خیلیها را وادار ساخته تا به صف فروش بپیوندند. تصور کنید در ماه نوامبر یک خیر 1 بیت کوین به خیریه الف اهدا میکرد. آن زمان خیریه الف باید 69 هزار دلار را به درآمدهای خود اضافه میکرد. اما یک ماه بعد آن 1 بیت کوین ارزشش کمتر میشد و بدون هیچ تراکنش دیگری، درآمد خیریه مثلا به 42 هزار دلار رسیده بود. این مثال را درباره ارزهایی مثل اتریوم، دوج کوین و… هم میتوان زد. پس منطقی به نظر میرسد که بلاک چین و خیریه فعلا خیلی روی خوش به یکدیگر نشان نمیدهند.
موسسه Coin Gecko تحقیقی را انجام داد که طی آن مشخص کرد ارزهای بیت کوین و اتریوم در دورانی که به اوج قیمت خودشان رسیده بودند، توانستند ارزش کل بازار را به 3 تریلیون دلار برسانند. اما وقتی که با افت قیمت مواجه شدند، ارزش بازار هم متعاقبا به 2.6 تریلیون دلار رسید. همین تغییرات کوچک بر روی موضوعاتی نظیر ارتباط بلاک چین و خیریه تاثیرگذارند.
یکی از بهترین مثالها درباره بلاک چین و خیریه را میتوان از قول سخنگوی خیریه Fidelity Charitable عنوان کرد. این فرد در یکی از مصاحبههای اخیرش اذعان کرد که خیریه Fidelity اخیرا مقداری بیت کوین به ارزش 274 میلیون دلار از خیرین دریافت کرده است. این در حالی است که رقم یاد شده، تقریبا چهار برابر رکورد قبلی در زمینه کمک به این خیریه توسط رمزارز است که در سال 2017 ثبت شده بود. در سال 2017 میزان کمکها بواسطه بیت کوین به ارزش 69 میلیون دلار بوده است.
مثال دیگری که درباره بلاک چین و خیریه وجود دارد، به پلتفرمی به نام Engiven مربوط میشود. این پلتفرم مخصوص کمک به خیریهها از طریق ارزهای دیحیتال است. سخنگوی این پلتفرم اخیرا اظهار کرد که بزرگترین کمک بیت کوینی که در آن انجام شده، مربوط به کمکی 10 میلیون دلاری به یک موسسه مذهبی ناشناس بوده است.
برخی خیریههای بزرگ و کوچک در تلاش هستند تا برای ایجاد زیرساختهای مناسب در جهت دریافت ارز دیجیتال هزینه کنند. همین مساله هم ممکن است کمک کند خیلی زودتر از آنچه تصور میشود بلاک چین و خیریه به یکدیگر روش خوش نشان بدهند.
زیر ساخت خیریهها برای دریافت ارز دیجیتال
اما ارتباط بین بلاک چین و خیریه را در مورد سازمانهای خیریه بزرگتر در سطح جهان همانند صلیب سرخ جهانی و یا موسسه Save the Children به صورت قدرتمندتری مشاهده میکنیم. برخی از این سازمانها موفق شدهاند زیرساختهای مالی خود را طوری توسعه دهند که بتوانند رمزارزها را بعنوان مبالغ اهدایی بپذیرند. چنین سازمانهایی از پلتفرمهایی استفاده میکنند تا بتوانند به محض دریافت این ارز آن را به پول نقد تبدیل کنند.
ریک کوهن، مدیر ارشد ارتباطات و عملیات شورای ملی سازمانهای غیرانتفاعی میگوید: ” سازمانهای کوچکتر که اکثر قریب به اتفاق سازمانهای غیرانتفاعی ثبت شده در کشور را تشکیل میدهند، در حال تلاش هستند تا دریابند که از چه راههایی و به چه طرقی میتوانند ارز دیجیتال را بپذیرند. علاوه بر آن، تلاش دیگری نیز برای منطقیتر ساختن فرایند پذیرش این ارزها انجام میدهند.”
کوهن این را هم اضافه میکند که: “خیلی از سازمانها نسبت به این مسائل ترس دارند. این دیگر اهدای مبالغ دلاری نیست که آنها در سالیان قبل به آن عادت کرده بودهاند.” البته باید پذیرفت که بسیاری از این سازمانها در این مورد حق دارند. مثلا، میدانیم فراهم کردن زیرساختها برای پذیرش رمزارزها رایگان نیست و برای چنین چیزی باید هزینه کنند. حال برای خیلی از این سازمانهای کوچک این سوال پیش میآید که آیا در ادامه، اهدا کنندگان تمایل دارند که از این به بعد به کمک ارزدیجیتال از خیریه ما حمایت کنند؟! اگر چنین نیست و حامیان آنها قرار است توسط ارزهای فیات به حمایتهای خود ادامه دهند، برای دریافت مبالغ اهدایی از طرف چند نفر به ارز دیجیتال نمیتوانند هزینه زیادی صرف کنند.
فرد دیگری بنام آرون فلاشر که در سازمان جهانی بشردوستانه Action Against Hunger یا همان اقدام در برابر گرسنگی فعالیت میکند، میگوید: “سال گذشته تعدادی از اهداکنندگان به این سازمان مراجعه کردند و از تمایل خود برای کمک کردن توسط ارز دیجیتال گفتند. این سازمان مبالغ اهدایی آنها به ارز دیجیتال را پذیرفت و بدین ترتیب در آن سال پول بسیار زیادی توسط این سازمان پذیرفته شد. در واقع از آن زمان تاکنون معادل بیش از 1 میلیون دلار ارز دیجیتال پذیرفته شده است.”
فلاشر نتیجه جالبی میگیرد و اضافه میکند که: “ما به کمک کریپتوکارنسیها حامیان متنوعتر و بیشتری را جذب کردهایم و به این معناست که دغدغههای خودمان را در سطح گستردهتری از اعضای جامعه انتشار دادهایم. شاید اگر این ارزها وجود نداشتند، هیچوقت آن افراد به عنوان حامیان این سازمان بشردوستانه به سمت اهدای پول نزدیک نمیشدند.”
گسترش تمایل جوامع نسبت به استفاده از ارز دیجیتال
مرکز تحقیقاتی آمریکایی PEW اخیرا نظرسنجی را انجام داده و مشخص شده که در سالیان اخیر حدود 16 درصد از مردم آمریکا حداقل در یکی از ارزهای دیجیتال متداول سرمایهگذاری کردهاند یا توسط یکی از آن ارزها دست به معامله زدهاند. علاوه بر این دو گروه، بخشی از آن 16 درصد کسانی بودهاند که تمایل داشتهاند پرداختهای خودشان را از طریق ارز دیجیتال انجام دهند. این آمار نشان میدهد از سال 2009 که بیت کوین وارد عرصه اقتصاد جهانی شد، علاقه مردم نسبت به استفاده از ارزهای دیجیتال رشد کرده است. از طرف دیگر هم، برخی تحلیلگران با بدبینی به این مساله نگاه میکنند و نتیجه میگیرند که این اتفاقات حاصل مد است و احتمالا در آینده این مد برچیده خواهد شد.
گری جنسلر، رئیس کمیسیون بورس و اوراق بهادار، در ماه سپتامبر چنین اظهارنظر کرده بود که سرمایهگذاران از حمایت کافی در بازار ارزهای دیجیتال برخوردار نیستند. بازاری که او آن را مملو از کلاهبرداری، شیادی و سوء استفاده میداند و با قوانین دنیای غرب وحشی مقایسهاش میکند. تنظیم کنندگان قوانین در جامعه آمریکا میگویند که داراییهای دیجیتال خطرات بیشتری نظیر پولشویی، تامین مالی تروریسم و سایر جرایم ایجاد میکند. در نتیجه همین ریسکها مشاهده میکنیم که در برخی کشورها معامله کردن ارزهای دیجیتال غیرقانونی اعلام شده است.
اما با وجود این مسائل، یک ویژگی در ارزهای دیجیتال وجود دارد که برخی را نسبت به موضوع بلاک چین و خیریه علاقمند میسازد. ارزهای رمزنگاری شده به اهداکنندگان اجازه میدهند که مالیات بر عایدی سرمایه را دور بزنند. اما برای مثال، اگر اهداکنندگان بخواهند ارز دیجیتال خودشان را به پول فیات مثل دلار یا یورو تبدیل کنند و سپس آن پول را به خیریه اهدا نمایند، مجبور به پرداخت مالیات خواهند شد. چنین اتفاقی، موجب خواهد شد که پول کمتری به خیریهها برسد. عواملی مثل همین مورد است که با وجود برخی خطرات و مشکلات، هنوز ارتباط بلاک چین و خیریه را حفظ کرده است.
مورد دیگری که میتوان دربارهاش صحبت کرد، مالیات بر درآمد است. طبق گزارشی که خیریه Fidelity ارائه کرده، برخی از صاحبان ارزهای دیجیتال که بخشی از داراییهایشان را به خیریهها اهدا نمودهاند، پسانداز مالیاتی نیروی محرکه آنها برای اهدای رمز ارز بوده است. در ضمن، تعدادی از سرمایهگذاران هم در پیدا کردن سازمانهایی که ارز دیجیتال را قبول کنند دچار مشکل هستند. اگر خیریهها را در نقش چنین سرمایهگذارانی بخواهیم درنظر بگیریم پس این احتمال وجود دارد که فعالیتهای خیریهها به همین خاطر بی ثبات شود.
در دوران اوج شیوع کرونا در جهان، کشور هند یکی از کشورهایی بود که آسیبهای بسیار شدیدی را متحمل شد. جمعیت زیاد این کشور و همچنین، وجود شهرها و روستاهای توسعه نیافته باعث شده بود مردمان آن مناطق در بدترین وضعیت زندگی کنند. در چنین شرایطی، ویتالیک بوترین (Vitalik Buteerin) که جزو بنیانگذاران ارز دیجیتال اتریوم به حساب میآید؛ یک میلیارد دلار از سکه شیبا اینو به صندوق امداد کووید-19 هند اهدا کرد. وقتی که این انتقال فاش شد، کمی بعد قیمت این توکن حدود 50 درصد کاهش پیدا کرد. در نتیجه تاثیرات متقابل بلاک چین و خیریه چنین اتفاقاتی را هم میتوان شاهد بود.
وقتی 2 ماه از این اتفاقات گذشت، سندیپ نیوال که موسس یک گروه حمایتی است، نشان داد که تنها 20 میلیون دلار به خاطر پیچیدگیهای مربوط به تبدیل ارز دیجیتال و همچنین پیروی از مقررات دولتی در هند از آن داراییها استفاده شده است. بدین ترتیب، ارزش شیبا اینو از آن به بعد در سیر صعودی قیمت قرار گرفته است.
جالب اینجاست که برخی خیریهها دیگر به فکر نقد کردن سریع ارز دیجیتال نیستند و انگار بدشان نمیآید در این بازار سرمایهگذاری هم بکنند.
تاثیرات روابط بین بلاک چین و خیریه بر روی بازار کریپتوکارنسی
نوساناتی که در دنیای ارزهای دیجیتال وجود دارند موجب میشوند که وقتی پلتفرمهای حمایتی و خیریهها از حامیان خودشان ارز دیجیتال دریافت میکنند، بلافاصله برای نقد کردن آن داراییها اقدام کنند. نمونه چنین سازمانهایی، خود خیریه Fidelity بوده است. با این حال، گاهی در مورد روابط بلاک چین و خیریه چیزهای متفاوتتری را هم میتوان مشاهده کرد. برای مثال، پت دافی (Pat Duffy) که هم بنیانگذار یک پلتفرم اهدای ارزدیجیتال محبوب بنام The Giving Book است میگوید: “اگرچه بسیار نادر است و کمتر با آن مواجه بودهایم اما؛ بهتر است بدانید که برخی خیریهها وقتی از یک اهداکننده مقداری ارزدیجیتال دریافت میکنند، ترجیح میدهند که بجای نقد کردنش آن را نگه دارند.”
خیریه فیدلیتی صندوق ویژهای دارد که وقتی ارز دیجیتال از خیرین دریافت میکند و آن ارز را به پول نقد تبدیل مینماید، پولها را برای مدتی داخل صندوق نگهداری میکنند. در نتیجه، این کار موجب میگردد تا به اندازه ارزش پول نقدی که دریافت شده، از مبلغ اهدایی مالیات کسر شود. رعایت این مسائل به قانونی طی شدن فرایندهای حمایتی کمک میکند و همچنین، حامیان را مطمئن میسازد که همه چیز به شفافترین شکل ممکن انجام میگردد.
تومن اومن، معاون رئیس جمهور و مشاور برنامهریزی خیریه فیدلیتی میگوید: “برخی مواقع ممکن است شما در شرایطی قرار بگیرید که از یک اهدا کننده ارزی دریافت کنید که اگر آن ارز را دیر به پول نقد تبدیل کنید، مثلا 20 درصد از ارزش آن کاسته شود.” این حرف کاملا درست به نظر میرسد چرا که بارها دیدهایم ارزهای دیجیتال در یک روز و یا حتی در عرض یک ساعت، چند بار بالا و پایین میروند و در آن لحظات یا ارزش خود را از دست میدهند و یا ارزش بیشتر بدست میآورند. حالا تصور کنید فرد الف به یک خیریه مقداری ارز دیجیتال به ارزش 1 میلیون و 200 هزار دلار پول اهدا کرده اما، وقتی که چند ساعت میگذرد آن ارز دیجیتال دچار افت قیمت میشود. پس نتیجه این میشود که پس از گذشت چند ساعت آن 1 میلیون و 200 هزار دلار مثلا به 900 هزا ر دلار تبدیل شده است. همین ترسها هستند که اجازه نمیدهند بلاک چین و خیریه بدون مشکل در کنار هم قرار بگیرند.
اومن حرف خود را با نکتهای مخالف هم جمعبندی میکند و میگوید: “البته که ممکت است که بجای کاهش قیمت، با افزایش قیمت مواجه شوند. اما خب ما نمیتوانید در خیریه ریسک کنیم و به امید افزایش قیمت ارزها صبر کنیم.”
در حالیکه ذهنها اکثرا بر روی کاهش ارزش ارز دیجیتال و نتایج منفی این اتفاق بر روی خیریههایی که ارز دیجیتال میپذیرند متمرکز شده اما؛ باید پذیرفت ارزهای دیجیتال با خودشان چالشهای بیشتری را به همراه دارند. مانند: تاثیر مخرب استخراج ارزهای دیجیتال بر محیط زیست!
ارز دیحیتال و محیط زیست
اما در بررسی بلاک چین و خیریه فقط نمیتوان چالشهای موجود را به بی ثباتی قیمت این ارزها محدود کرد. مطمئنا در این میان چالشهای دیگری هم وجود دارند که از نظر اهمیت دست کمی از مسائل قیمتی ندارند. یکی از این چالشها، تاثیر استخراج ارزهای دیجیتال بر روی محیط زیست است. استخراج کریپتوکارنسی بدلیل محدود بودن تعداد این ارزها به یک رقابت بسیار شدید تبدیل شده و در سرتاسر جهان ماینرها با تمام توان خودشان مشغول استخراج ارزهای دیجیتال هستند. در نتیجه این شرایط، محیط زیست و اکوسیستم میتواند آسیبهای جدی از ماینینگ این افراد ببیند.
سازمان حامی محیط زیست Green Peace تصمیم گرفته است که دیگر به هیچ عنوان از حامیانش ارز دیجیتال دریافت نکند. چرا که اعتقاد دارد اگر با دریافت بیت کوین و سایر ارزها به ترویج استخراج کریپتوها کمک کند، عملا تمام تلاشهای خودش را نقض کرده است. اما در همین شرایط، جیمز لارنس مدیر عامل پلتفرم اهدای کمک مالی Engiven میگوید که اعتقاد دارد اکثر سازمانهای غیرانتفاعی و خیریهها ظرف پنج سال آینده شروع به پذیرش انواع ارز دیجیتال بعنوان حمایت مالی خواهند کرد.
لانرس گفته که بر اساس تخمینها در حال حاضر کمتر از چند هزار سازمان وجود دارند که کریپتوها را بعنوان حمایت دریافت میکنند. با این وجود پتانسیل بالایی وجود دارد که آمار مربوط به پذیرش ارز دیجیتال رشد شدیدی را پیدا کند.
نقاط قوت ارز دیجیتال برای حمایت از خیریهها
اخیرا پت هاوسون، مدرس ارشد دانشگاه Northumbria در انگلستان که بر روی ارزهای دیجیتال مشغول تحقیق است، گفته است که استفاده از ارزهای دیجیتال برای کمک به خیریهها میتواند منجر به حالتی شود که او به این حالت «کمک کردن تحت کنترل» میگوید. کمک کردن تحت کنترل به این معناست که خیریهها مبالغ جمعآوری شده را به گونهای خرج کنند که خیرین دقیقا بدانند هر پنی از پولها صرف انجام چه کاری شده است. این مساله اتفاقا میتواند منجر به تقویت ارتباط بین بلاک چین و خیریه شود. چرا که خیرین با اعتماد بیشتری به سمت حمایت از خیریهها خواهند رفت.
مثالی که هاوسون میآورد، درباره وب سایتی بنام Give Track است که در زمینه تامین مالی پروژهها بصورت کراودفاندینگ توسط ارز دیجیتال فعالیت میکند. کراودفاندینگ یکی از روشهایی است که پروژههای مختلف هنری، اقتصادی، صنعتی، علمی و… را با حمایت افراد مختلف تامین مالی میکنند. این وب سایت توانسته است با استفاده از فناوری بلاک چین و الگو گرفتن از خیریهها، برای حامیان پروژههای مختلف گزارش ارسال کند. در این حالت، هر کسی که برای حمایت از یک پروژه مقداری ارز دیجیتال را Donate میکند در ادامه مطلع میگردد که آن حمایت صرف انجام چه کارهایی شده است. مطمئنا استفاده از فناوری بلاک چین مشابه کاری که این وب سایت در حال انجامش است، موجب گسترش هماهنگی بلاک چین و خیریه خواهد شد.
این وب سایت توسط یک بنیاد بنام Bit Give مدیریت میشود که مدیر عامل این بنیاد فردی به نام کانی گالیپی است. گالیپی هم دقیقا بر روی همین امر تاکید میکند و میگوید گزارش کردن تمامی تراکنشهای ثبت شده در بلاک چین کار را ساده میسازد و همچنین، به اهداکنندگان نشان میدهد که مشارکتهایشان صرف چه کارهایی شده است. گالیپی میافزاید که این گزارشها همچنین به اهداکنندگان نشان میدهند چگونه یک موسسه خیریه وجوهی را که به ارز محلی تبدیل میکند خرج مینماید.
گالیپی نکته جالبی را عنوان میکند و میگوید هدف استفاده از این فناوری در اجرای کارهای وب سایت Give Track این است که شفاف سازی را در بخش غیرانتفاعی وارد کنند. این مساله شفافسازی که گالیپی هم در صحبتهایش به آن اشاره کرده است یک مساله مهم در دنیای ارزهای دیجیتال به حساب میآید. میدانیم که تراکنشهایی که با برخی ارزهای دیجیتال انجام میشوند اساسا غیرقابل ردیابی هستند. همین مساله نیز برخی را به ارتباط بین بلاک چین و خیریه بدبین ساخته چرا که در این صورت برخی افراد میتوانند پولشوییهای خودشان را راحتتر انجام دهند.
گالیپی که هدف از بکارگیری بلاک چین در وب سایت موسسه خودش را رعایت شفافیت عنوان میکند، نسبت به برخی انتقادها مبنی بر اینکه چرا تلاش میکنید تراکنشهای انجام شده با ارز دیجیتال را ردیابی کنید روی خوشی نشان نمیدهد. او این انتقادات را کاملا بیجا میداند چرا که از نظر او موسسات خیریه میتوانند از پذیرش کمکهای مالی محدود شده یا همان Restricted Donations خودداری نمایند. بنابر توضیحات گالیپی، اگر خیریهها نسبت به برخی ارزهای دیجیتال که هیچ اطلاعاتی از تراکنشها و گیرنده و فرستنده آنها در بلاک چینشان ثبت نمیشود حساسیت به خرج دهند، دیگر احتمال ارتکاب برخی جرایم از این طریق بالا نخواهد بود. نتیجه چنین کاری، تقویت ارتباط بین بلاک چین و خیریه خواهد شد و اینکه، دیگر کسی به این ارتباط بدبین نخواهد بود.
او در پایان حرفهایش را با این نکته به پایان میرساند که: “شفافیت در بهترین حالتش مربوط به زمانی است که شما هیچ کنترلی بر دادههای ارائه شده ندارید اما؛ تمامی اقدامات و کارهایی که با آن ارزها انجام دادهاید در پایگاه اطلاعاتی شبکه آن ارزها به ثبت رسیده باشند.
منبع: